گروه مقاله روز نوشت | تاریخ انتشار 9 آبان, 1394 | نظرات 0 نظر

دانستني‌ها از «حقوقداني كه سالهاي متمادي در پايتخت مشاغل مهمّي داشت» [2]

"قانون اساسی برای همه" دانستني‌ها از «حقوقداني كه سالهاي متمادي در پايتخت مشاغل مهمّي داشت» [2] *قربانعلی مهری مَتانکلایی اشاره: بخش نخست اين نوشتار، ذيل عنوان « تفاوت است بين «نبيّ» و «متنبّي»،‌ خواهيد پرسيد چرا؟ پس اين نوشتار ر

"قانون اساسی برای همه"

دانستني‌ها از «حقوقداني كه سالهاي متمادي در پايتخت مشاغل مهمّي داشت» [2]

*قربانعلی مهری مَتانکلایی

اشاره: بخش نخست اين نوشتار، ذيل عنوان « تفاوت است بين «نبيّ» و «متنبّي»،‌ خواهيد پرسيد چرا؟ پس اين نوشتار را بخوانيد»، در شماره پيشين از نظر گذشت. اما ادامه مطلب، به شرحي است كه درپي مي‌آيد. صاحب پايگاه خبرخزر در پاراگرافي كوتاه، اما در سه موضوع متحدالمعني راجع به راقم اين سطور و صفحات داد سخن داده است. در تحليل خبر، مطالب نيز، در سه بخش جدا و متمايز از يكديگر تقرير و جهت آگاهي دراختيار ارباب نظر قرار مي‌گيرد.

 

تشكّر مضاعف از سايت خبرخزر

  1. پايگاه اطلاع رساني «خبر خزر» ذيل عنوان «سلسله مطالبي در بررسي اجمالي وضعيت كانديداهاي شاخص در همه حوزه‌هاي انتخابيه استان مازندران»، گویا به حسب تحقيقاتي كه خود به عمل آورده درصدد برآمد نام اين جانب را به عنوان آخرين نفر از نفرات 12كانديداي شاخص، از حوزه انتخابيه «سوادكوه، سوادكوه شمالي، سيمرغ، جويبار و قائم‌شهر» كه علاقمند به حضور در عرصه رقابت‌ها براي جمعه 7 اسفند 1394 دهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي مي‌باشند مورد شمارش قرار دهد. تا همينجا بايد كارش را ستود و گفت: «سعي و تلاش او مشكور باد.» قطعاً اسامي فراوان ديگري هم هستند كه معلوم نيست چرا از نگاه تيزبين پايگاه،‌ناديده گرفته شد. انشاء‌الله در صدد جبران برخواهند آمد.
  2.  با قطع نظر از تحليل و توصيفي كه راجع به ديگر گراميان 11گانه به عمل آورد و حتماً از باب تنوير افكار عمومي مورد بازخواني و پاسخگويي قرار خواهند داد، اما نگارنده بر خود فرض مي‌داند با اعتناء و توجه كافي به ‌تك‌تك واژه‌ها در متن خبر منتشره که در خصوص اینجانب به قلم صاحب سایت به نگارش در آمد، تحمل زحمت متصدّي محترم پايگاه اطلاع رساني را مورد تقدير و تشكّر ناچيز خود قرار دهد تا چه در نظر آيد. و اما فراز نخست از متن خبر:
  3. در طليعه‌ي خبر، اين جانب با عنوان «حقوقدان» مورد توصيف قرار گرفته‌ام. ضمن تشكر از حسن تلقّي صاحب پايگاه، خاضعانه مي‌گويم، «نگارنده اين سطور، «حقوق خواني» بيش نبوده و نمي‌باشد، ‌اگر شخص چون مني حقوقدان باشم حقوقدانان را چگونه بايد توصيف كرد؟!» و افزود: «سالهاي متمادي در پايتخت مشاغل مهمي داشت». اين گزارش، حرفي است درست، اما اي كاش به برخي از آنها اشاره‌اي مي‌نمود يا حداقل، خوانندگان محترم را به پايگاه اطلاع‌رساني اين‌جانب به نشاني  WWW.GHORBANALIMEHRI.IR ارجاع مي‌فرمود. چون رسالت خبررساني، كرامتي است بزرگ كه هركس را نرسد خلعت آن بر تن كند. پس چنين نعمتي را بايد قدر دانست. اما، اقتضاي «اَلْاِكْرامُ بِالْاِتمام» آن است تا انجام چنين رسالتي بزرگ، به تمام و كمال به فرجام برسد.
  4. صاحب پايگاه مي‌گويد: «ولي-آقاي مهري- هيچ توجهي به شهر و ديار خود و هم‌شهريانش نداشت» و در مقام استنتاج مي‌افزايد: «شايد اين بزرگترين ضعف او باشد و مردم مي‌پرسند تا حالا كجا بودي؟» به اختصار بگويم، نمي‌دانم مقصود از عبارت «بي‌توجهي به شهر و ديار» يعني چه؟ كاش توضيح مي‌داد. اما همين قدر بگويم آيا صاحب پايگاه مي‌تواند بگويد: «من يا من نوعي از شهر و ديار خود جدا هم بوده‌ايم»؟! حوزه انتخابيه تاكنون نيرو به قدر كفاف داشته و دارد كه در مقام خدمتگزاري برآمده‌اند، اما چنين نيست كه همگان از روز نخست تاكنون، ‌مقيم شهر و ديار بوده باشند يا براي شهر و ديار كاري كه مورد پسند يا مورد نظر صاحب پايگاه بوده باشد به انجام رسانده باشند. مناسب بود اين سوال را مي‌پرسيدند: «آقاي مهري كه سالهاي متمادي در پايتخت مشاغل مهمي داشته و دارد آيا قلم و امضايش نافذ بود و خطش را مي‌خواندند و می خوانند يا خير؟» چون اگر قلم و امضايش در مناصب و مشاغلي كه تاكنون عهده‌دارش بوده است نافذ بوده‌باشد و تأثيرگذار، قطعاً در جاه‌هاي ديگر، از جمله در حوزه انتخابيه خود،‌آنگاه كه موفق به جلب اعتماد عموم و تصاحب آبرومندانه‌ي آراء مردم شود، خط و امضايش نافذ خواهد شد و تأثيرگذار.
  5. اما به مردم هوشيار شهر و ديارم هرگاه از من بپرسند «تاحالا كجا بودي؟» همان خواهم گفت كه سالار شهيدان به دُردانه‌اش در خرابه شام پاسخ داد. نقل است دخترك نازنين امام(ع) در عالم رؤيا، باب گرامي‌اش را ديدار مي‌كند، از سختي روزگار مي‌گويد و مي‌پرسد: « آنشب که من از ناقه افتادم و غش کردم بابا تو کجا بودی؟ از ما تو جدا بودی!»، اما پاسخ مي‌شنود: « آن دم که تو از ناقه افتادی و غش کردی من بر سر نی بودم مشغول دعا بودم،‌كي از تو جدا بودم؟» من نيز، خواهم سرود: «فرزندي بودم از آب و خاكتان، كودكي و جواني را همراهتان و همراه فرزندانتان گذراندم، در حوادث و وقايع پيش از پيروزي انقلاب،‌ به سهم خود حضوري فعّال داشته‌ام، ماه‌ها قبل از پيروزي، در همين شهر، به مقام بزرگ جانبازي نايل آمدم و در زمره‌ي نخستين ايثارگران شهر مي‌باشم. دانشگاه رفتم،‌ حوزه را ديدم، جبهه و جنگ را تنفس كردم، در دستگاه‌هاي فراواني توفيق حضور داشتم، به زعم خود، ‌سرمايه شهر و ديار خود بودم، خود را مايه خوشنامي شهر و ديارم مي‌دانم، نه بدنامي». براي آگاهي بيشتر مي‌توانند به دل‌نبشته‌ام موسوم به «نقد حال» كه در پايگاه اطلاع رساني اين‌جانب انتشار يافته است همراه با خلاصه‌اي از آن تفصيل كه در «رزومه» اين‌جانب آمده و در همان سايت قابل دسترسي است مراجعه فرمايند.
  6. در يك كلام، صاحب پايگاه اطلاع‌رساني «خبر خزر»، مي‌بايست از جانب مردم هوشيار شهر و ديارمان مي‌پرسيد: «آيا آقاي مهري، اين توانائي و ظرفيت را دارد تا پس از آگاهي يافتن از مسائل و مشكلات شهر و ديار، همراه با جلب اعتماد و تصاحب آرای آنان،  بتواند با جلب سرمايه‌ها، هدايت امكانات، بسيج نيروها و استفاده بهينه از همه توانائي‌ها، قدمي هرچند كوچك و اما ماندگار براي شهر و كشورش بردارد يا خير؟» مع‌الاسف،‌راقم اين سطور، اين پرسش کلیدی را از صاحب سايت دريافت نكرده است. اما اين را خواهم گفت: «آنكه در كوه مرد است،‌ قطعاً در دشت نيز مرد است». ملاحظه‌اي اندك در سوابق و گذشته كاري مي‌تواند لواحق و آينده‌ي هركس از جمله اين‌جانب را همراه با طرح‌ها و برنامه‌هايي كه ارائه خواهد داد مورد ارزيابي، تأييد و تضمين قرار دهد.

و اما ادامه مطلب را در نوشته بعدي، پيگيري فرمائيد.

*«دبیر هیأت بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین مجلس»

‌چهار شنبه، 06 /08/ 1394

 

برچسب ها
#نظرات خوانندگان
ارسال نظر جدید
ثبت نظر جدید
ایمیل منتشر نخواهد شد
Captcha reload